الماس سنگ خامی است که نظم هندسی ندارد، اما برلیان تراشی مهندسیشده است که سنگ کدر را به منبع نور تبدیل میکند. تفاوت اصلی در مدیریت نور است؛ اگر زوایای برش کمی تغییر کند، سنگ نور را هدر میدهد. برای تشخیص برلیان اصل و جلوگیری از خرید لازم است مواردی را قبل از خرید حتما رعایت کنید.
بسیاری از افراد هنگام استعلام قیمت در بازار، به اشتباه تصور میکنند که الماس و برلیان دو سنگ کاملا متفاوت هستند. اگر هدف شما خرید طلا یا انتخاب یک انگشتر طلا زنانه ساده و با نگین الماس و برلیان است؛ این مقاله برای شماست. ندانستن تفاوت این مفاهیم هنگام انتخاب طلا و سنگهای قیمتی، ضرر مالی سنگین به شما خواهد زد.
الماس در واقع همان سنگ خام و سختی است که از معادن عمیق استخراج میشود و هیچ نظم هندسی خاصی در ظاهر خود ندارد. این ماده که در تجارت جهانی به نام راف شناخته میشود؛ فقط یک تکه کربن فشرده است که برخلاف تصور عموم، در ابتدای کار کدر و بدون درخشش است. بنابراین زمانی که از الماس صحبت میکنیم، منظورمان دقیقا جنس و ماهیت شیمیایی سنگ است که سختترین ماده طبیعی جهان محسوب میشود.
سنگ راف برای تبدیل شدن به نگینی که چشم را خیره کند، باید زیر دست تراشکار برود و شکل هندسی دقیقی به خود بگیرد. برلیان در حقیقت نام یک نوع خاص از برش است که روی سنگ خام الماس اجرا میشود تا بیشترین بازتاب نور را ایجاد کند.
در واقع جمله معروفی که جواهرشناسان همیشه تکرار میکنند؛ این است که هر برلیانی الماس است؛ اما قطعا هر الماسی برلیان نیست. در نتیجه شما هنگام خرید انگشتر نامزدی، پول اصلی را بابت سنگ الماس میپردازید اما فرم و درخشش آن را مدیون نوع برش برلیان هستید.
شاید از خود بپرسید چرا اکثر الماسهای موجود در ویترین جواهرفروشیها گرد هستند و چرا این نوع تراش تا این اندازه طرفدار دارد. پاسخ این سوال در نحوه مدیریت نور توسط تراشکار است که با رعایت زوایای مهندسی شده، سنگ کدر را به منبع نوری تبدیل میکند.
در انواع تراش الماس، مدل گرد به گونهای طراحی شده که نور وارد شده به سنگ از قسمت پایین خارج نشود. تمام تلاش یک تراشکار این است که نور ورودی پس از برخورد با دیوارههای داخلی سنگ، با قدرت بیشتری به چشم بیننده بازتاب شود.
تراش برلیان استاندارد دارای 57 یا 58 سطح تراشیده شده بسیار ریز است که به آنها وجه میگویند و هرکدام وظیفه خاصی دارند. این وجوه مانند آینههای کوچک عمل میکنند و باعث ایجاد سه پدیده نوری به نامهای درخشش سفید، تجزیه نور رنگینکمانی و تلالو در سنگ میشوند.
اگر زوایای برش کمی تغییر کند یا تراشکار بخواهد وزن سنگ را حفظ کند؛ سنگ دیپ یا شلو میشود و نور را هدر میدهد. تفاوت اصلی در همین است که برلیان با مهندسی دقیق خود، حداکثر بازگشت نور را تضمین میکند ولی سایر تراشها ممکن است درخشش کمتری داشته باشند.
ارزشگذاری سنگهای قیمتی معمولا بر اساس چهار فاکتور اصلی انجام میشود که در سطح جهانی به c4 معروف هستند و تراش مهمترین آنهاست. هنگامی که یک سنگ راف به شکل برلیان گرد تراشیده میشود، تراشکار مجبور است بخش زیادی از سنگ خام اولیه را بتراشد و دور بریزد.
برای رسیدن به آن فرم مخروطی ایدهآل و زوایای دقیق، گاهی تا نیمی از وزن اولیه سنگ الماس از بین میرود و تبدیل به خاک میشود. همین هدررفت زیاد سنگ خام حین پروسه تولید باعث میشود که قیمت سنگ برلیان نسبت به تراشهای فانتزی دیگر که پرتی کمتری دارند بالاتر برود.
کیفیت اجرای برش در شناسنامههای معتبر بینالمللی با گریدهای مختلفی از عالی تا ضعیف درجهبندی میشود که تاثیر مستقیم و عجیبی بر قیمت نهایی دارد. ممکن است شما دو انگشتر با وزن الماس یکسان ببینید، اما نمونهای که گرید تراش عالی دارد تا چهل درصد گرانتر از نمونه متوسط باشد.
این اختلاف قیمت به دلیل همان دقت مهندسی و بازگشت نوری است که نمونه عالی دارد ولی نمونه متوسط فاقد آن است. بسیاری از خریداران بدون آگاهی از این نکته، سنگی با تراش ضعیف میخرند و بعدا از نداشتن تلالو و برق آن شکایت میکنند.
زمانی که بحث انتخاب میان انواع تراش الماس مطرح میشود؛ تصمیم نهایی بیشتر از سلیقه ظاهری است و مستقیما به مسائل فنی مانند ناخالصیها و دوام سنگ مربوط میشود. تراش گرد یا همان برلیان به دلیل داشتن 57 وجه ریز و بازی نور فوقالعاده پیچیده، مهارت عجیبی در مخفی کردن ناخالصیهای کوچک درون سنگ دارد.
اگر الماسی با درجه شفافیت متوسط انتخاب کردهاید که قیمت مناسبی دارد؛ تراش برلیان بهترین گزینه است زیرا لکهها در انبوه درخشش نور گم میشوند و با چشم دیده نخواهند شد.
در مقابل، برشهای خاصی مانند امرالد که ساختاری پلهای و صفحاتی بزرگ و وسیع دارند؛ دقیقا مانند یک پنجره عمل میکنند و تمام محتویات درون سنگ را آشکار میسازند. اگر خریدار این نوع تراشهای فانتزی هستید باید حتما سراغ سنگهایی با درجه شفافیت بسیار بالا بروید که طبیعتا قیمت بسیار بیشتری نسبت به نمونههای معمول بازار دارند.
نکته مهم دیگر آسیبپذیری فیزیکی است؛ گوشههای تیز در تراشهایی مثل پرنسس یا مارکیز همیشه در معرض خطر لبپر شدن هستند و نگهداری آنها نیاز به دقت بیشتری نسبت به فرم گرد دارد.
بازار سنگهای قیمتی همیشه پر از نمونههای شبیهسازی شده یا مصنوعی است و یادگیری روشهای تشخیص برلیان اصل سرمایه ارزشمند شما را در برابر تقلب حفظ میکند. تستهای خانگی و سادهای مثل بخار دهان برای تشخیصهای دقیق میلیون تومانی کافی نیستند؛ بلکه ابزارهای حرفهای مانند لوپ با بزرگنمایی ده برابر بهترین انتخاب در خرید هستند.
وقتی با ذرهبین استاندارد به داخل یک الماس طبیعی نگاه میکنید؛ وجود ناخالصیهای جزئی کریستالی یا لکههای کربنی ریز، برخلاف انتظار نشانهای قوی از اصالت سنگ و فرایند طبیعی تشکیل آن است.
یکی از بهترین تکنیکهای تشخیص برای افراد غیرمتخصص، بررسی دقیق لبه سنگ یا همان گریدل است که مرز جداکننده بالا و پایین نگین را تشکیل میدهد. در برلیانهای اصل و دارای تراش استاندارد این لبه حالتی مات و مه گرفته یا لیزری دارد؛ در حالی که لبه نگینهای شیشهای یا مصنوعی معمولا ساییده شده و گرد هستند. سنگ موزانایت که شبیهترین رقیب به الماس است خاصیت شکست نور دوگانه دارد؛ اگر با دقت از بالا به خطوط تراش کف سنگ نگاه کنید، آنها را دوتا میبینید.
کلام آخر
انتخاب میان الماس خام و سنگ تراشخورده یک تصمیم ظاهری نیست؛ بلکه نوعی سرمایهگذاری روی علم فیزیک است که نور را به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشد. درخشش و تلالو یک سنگ، حاصل محاسبات مهندسی دقیق است و پرداخت هزینه بیشتر برای کیفیت تراش عالی، زیبایی ماندگار و همیشگی جواهر شما را تضمین میکند.
پیشنهاد میکنیم قبل از تصمیمگیری نهایی حتما شناسنامه فنی جواهر را با دقت بررسی کنید و برای دیدن مجموعهای از جواهرات با اصالت و تراشهای استاندارد، از مشاوره کارشناسان گالری بهرهمند شوید.
این واژه در تجارت بینالمللی دقیقا به کیفیت نهایی تراش و پایانکار سنگ اشاره دارد؛ معیاری که مشخص میکند هندسه سنگ تا چه حد به استانداردها نزدیک است. وقتی فروشنده از Make خوب صحبت میکند، منظور او رعایت دقیق تقارن و صیقل در تمام وجوه سنگ است که در نهایت بازگشت نوری حداکثری و خیرهکننده را تضمین میکند.
این ویژگی بدین معناست که برخی از ساختارهای الماس زمانی که زیر تابش نور فرابنفش قرار میگیرند، از بافت داخلی خود هاله نوری آبی ملایم و خاصی ساطع میکنند. وجود فلورسانس لزوما یک ایراد فنی محسوب نمیشود؛ حتی در برخی موارد خاص میتواند باعث سفیدتر دیده شدن سنگهایی با تم رنگی ضعیف در نور طبیعی روز شود.
برلیانهای ریز فولکات تمامی 57 وجه تراش استاندارد را دارا هستند و شدت درخشش آنها دقیقا با تکنگینهای درشت و گرانقیمت برابری میکند. در مقابل، نمونههای سینگلکات تعداد وجوه بسیار کمتری دارند و معمولا در کارهای قدیمی یا جواهرات ارزانقیمت که بازی نور اولویت اصلی سازنده نیست، استفاده میشوند.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت بازار طلا می باشد.