گوشه ای از خزانه جواهرات سلطنتی هند
تنوع و مرغوبیت این گوهرها تا در آن زمان، در هیچ خزانه ای دیده نشده بود.
بر اساس رساله ای که به زبان سانسکریت نوشته شده ، گوهرهای این گنجینه به 9 رتبه تقسیم بندی شده بودند، 5 رتبه اول آن به ترتیب به الماس، مروارید، یاقوت سرخ، یاقوت کبود و زمرد اختصاص داده شده و 4 عدد دیگر به سایر سنگهای نیمه قیمتی تعلق داشت. هر یک از این گوهرهای به منطقه خاصی اشاره داشته اند. این 9 سنگ قیمتی و نیمه قیمتی که به زبان سانسکریت ناوارانتا معنای 9 گوهر خوانده میشد، بر روی یک حرز نصب می گردید.
با گذشت زمان و در دوران مغول، فرهنگ ایران بر روی این کشور تاثیر گذاشت و نحوه طبقه بندی گوهرها نیز تغییر کرد.
چنانچه در اواخر قرن شانزدهم، اسپینل قرمز گرانقیمت ترین گوهر شناخته میشد، که در آن زمان از آسیای مرکزی بدست میآمد.
همانطور که میدانید سنگ اسپینل یکی از شبیه ترین گوهرها به یاقوت سرخ بوده اما از نظر ساختار و علم جواهرشناسی با این گوهر تفاوت دارد.
تصویر بالا متعلق به یک گردنبند اسپینل با رنگ، اندازه و شفافیت بسیار عالی بوده که نام امپراطوری آن زمان برروی این جواهر حکاکی شده است.
در آن زمان معمولا گوهرهای تراش نمی دادند و از آن به میزانی که ناخالصیها را بپوشاند اندازه کرده و صیقل میدادند.
در ادامه با قدرت گرفتن امپراطوریهای مسلمان همچون ایران در آسیای مرکزی ، فرهنگ، ادبیات و هنر هند نیز با ایرانیان آمیخته شد. اما هنوز در برخی از مناطق آداب، رسوم هنر هندوها ادامه داشت.
در آن دوران نشانهای سلطنتی بر روی تختهای طلا و جواهرات سلطنتی همچون انگشتر، گردنبندهای بلند و برخی از زیورآلات نوشته میشد. به تدریج و با پایان گرفتن قدرت مغولها در شبیه قاره هند، لباسهاس فاخر و سلطنتی جزئی از فرهنگ این منطقه شد.
پس از امپراطوری مغول ، یکی از معروف ترین و برجسته ترین پادشاهان این منطقه تیپو سلطان بوده که بر روی تمامی اشیائی که برای وی ساخته میشد، نماد ببر به چشم میخورد. در ان زمان ببر نمادی از عدل مسلمانی و حق حاکمیت بوده . وی بر علیه بریتانیا قیام کرد اما قایم وی با کشت مواجه شده و در سال 1799 درگذشت.
بعد از تیپو سلطان کمپانی هند شرقی تمامی جواهرات وی را به غارت برد. حتی تخت پادشاهی تیپو سلطان که جزوی از جواهرات ملی هند محسوب میشد نیز از بین رفت.
اما از این بین تنها سر ببر جواهرنشان و پرنده ای که بر سایه بان این تخت قرار گرفته بود نجات یافت.
در اواخر قرن شانزدهم میلادی برخی از جواهرسازان مغول دو تکنیک جدید در جواهرسازی استفاده کرده و به ابداع اشکال جدید پرداختند. این روش تا کنون نیز در صنعت جواهرسازی کاربرد دارد. در آن روزگاران انها برای اولین بار سنگهای قیمتی را همراه با فلزات گرانبها ترکیب کرده و نام این روش را کندان گذاشتند.
آنها در اولین اقدام خود از میناکاری را در داخل و یا پشت برخی از جواهرات استفاده کردند. مینا کاری در گذشته در شبه قاره هند مرسوم بوده اما بعدها توسط اروپاییان به جهان معرفی شد.
استفاده از این شیوه در سراسر قلمرو پادشاهی هندوستان گسترش داده شد ت اینکه در قرن نوزدهم فردی به نام اوتار پارادش در هند شیوه جدیدی از میناکاری را ابداع کرد.
شیوه طراحی جدید این امکان را به جواهرساز میداد که از هر نوع سنگ قیمتی و درهر ابعاد و شکلی استفاده کند. با اینکه در شیوه مرسوم تنها امکان استفاده از گوهرهای یشم و کریستال بوده است.
در قرن 18 و 19 میلادی و با وقوع برخی از تحولات سیاسی در هند ، تولیدات سنتی این کشور به سایر نقاط جهان انتقال پیدا کرد. این انتقالات در سال 1858 و یا تصویب و پیشرفت بریتانیا، شدت گرفت.
البته برخی از افراد و مهاراجههای هندی از فعالیت برخی از کارگاهها و کارخانههای ساخت جواهر حمایت می کردند هر چند که این جواهرات اغلب توسط انگلیس و اروپاییان خریداری و سفارش داده میشد.
در ادامه نیز برخی از شرکتهای بریتانیا جواهرسازان هندی را به استخدام خود گرفته و اقدام به تاسیس شرکتهای جواهرسازی بسیاری در شهرهای اصلی هند کردند. تولیدات این شرکتها اغلب ترکیبی از هنر سنتی هندی و تکنیکهای مدرن اروپایی بوده است.
یکی از بهترین و مناسب ترین تغییرات انجام شده، استفاده از روشهای جدید تراش گوهر بوده که به سبک غربی انجام میشد.
این اقدام سبب شد که جواهرات ساخته شده بیشتر به طرحهای اروپایی نزدیک باشد تا سبک کندان هندی.
اوایل قرن بیستم، دوره ی گذاری از سبک طراحی جواهرات هندی به غربی بود. ورود جواهرات اروپایی به هندوستان زمانی بیشتر شد که شاهزادگان هندی به جواهرات سبک غربی روی آوردند.
در سال 1910 که شاهزادگان هندی تحت آموزش معلمان غربی قرار گرفته و سفرهایی به اروپا انجام دادند، نتیجه ی این سفرها خرید از جواهر فروشیهای معتبر اروپا مانند "کارتیه" بود.
با سفر جاکوب کارتیه در سال 1911 به هندوستان، تمایل به سبک جواهرات روپایی بیشتر شد.
بعد از آن برخی از دولتمردان هندی نیز به تدریج به سبک جواهرات اروپایی تمایل پیدا کردند.
جواهرات هندی سنتی در ابتدا با طلا ساخته میشد اما بعدها استفاده از پلاتین هم در جواهرسازی رایج شد.
جواهرات فوق العاده ی هندی ایدههای طراحیهای جدیدی را در طراحان جواهر هندی به وجود آورد. جواهرات سنتی هندی موسوم به کندان ظریف تر و براق تر شده و روشهای قدیمی تراشیدن سنگهای قیمتی که از زمان مغولها انجام میشد، با روشهای جدید تراش تلفیق شدند.
در ادامه به چندین جواهر تلفیق شده با سبک سنتی شبه قاره هند امده است. این جواهرات ترکیبی از طراحی مدرن و طراحهای سنتی هندی میباشند.
یکی از قطعات زیبا و ارزشمند متعلق به آن دوران گل سینه ای مزین به الماسهای قدیمی گلکوندا بوده که توسط یکی از جواهرسازان معروف بمبئی طراحی شده بود. این گل سینه بعدها توسط کمپانی جار در پاریس، باگوهرهای عقیقهای سفید و قابی به سبک مغول، تلفیق شد.
گردنبند طراحی "کارتیه" با اسپینلهایی به رنگ قرمز، شکل اولیه ی تراش و ظاهر بی قاعده ی خود را حفظ کرد.
همچنین بالاخره انگشتر بولگاری با زمرد تراش نخورده ی مغول ترکیب شد.