طلا که همواره به عنوان پناهگاهی امن در برابر نوسانات اقتصادی شناخته میشود، در بازارهای جهانی عمدتاً با دلار آمریکا قیمتگذاری میشود. این پیوند تاریخی و پیچیده، ریشه در توافقنامههای برتون وودز و لغو استاندارد طلا در دهه 1970 دارد، که دلار را به یک ارز ذخیره جهانی تبدیل کرد. اما این رابطه همیشه معکوس بوده است
در دنیای پرشتاب اقتصاد امروز، یکی از اساسیترین پرسشها که با هر خیزش قیمت طلا مطرح میشود، به ماهیت رابطه این فلز گرانبها با دلار آمریکا بازمیگردد. در بزنگاههای حساس اقتصادی، سرمایهگذاران همواره در دوراهی انتخاب میان این دو نماد قدرت مالی قرار میگیرند. طلا، فراتر از جایگاه صرفاً یک فلز یا کالای صنعتی ابزاری برای مبادله و حفظ ارزش به شمار میآمده است. این ماهیت دوگانه، که طلا را هم در قامت یک کالای ارزشمند و هم در نقش یک معیار پولی قدرتمند ظاهر میسازد، به آن جایگاهی بیبدیل بخشیده است. از دیرباز، طلا استانداردی برای سنجش ارزش بوده و حتی در عصر حاضر نیز، به عنوان یک دارایی مطلوب و پناهگاه امن در برابر تلاطمات اقتصادی، جذابیت خود را حفظ کرده است.
همانند هر کالای دیگر، بهای طلا نیز تحت تأثیر پویایی عرضه و تقاضا و همچنین احساسات حاکم بر بازار نوسان مییابد. اما نکته حائز اهمیت، پیوند ناگسستنی آن با ارزش دلار آمریکاست. از آنجایی که قیمتگذاری جهانی طلا عمدتاً بر پایه دلار آمریکا صورت میگیرد، هر گونه تغییر در ارزش دلار، مستقیماً بر قیمت طلا اثرگذار خواهد بود. این رابطه متقابل، که در طول تاریخ فراز و نشیبهای بیشماری را تجربه کرده است، همواره یکی از موضوعات کلیدی برای تحلیلگران و سرمایهگذاران بوده است. درک این پیچیدگیها، کلید تصمیمگیریهای هوشمندانه در بازارهای مالی است. انتخاب میان طلا و دلار، نه تنها یک انتخاب مالی، بلکه یک درک عمیق از نوسانات اقتصادی و چشمانداز آینده است.
نمودار روند ارزش دلار و طلا 2000-2025
مطالعه بیشتر: نقش ایالات متحده در اثر گذاری بر قیمت طلا
در دوران معاصر، با وجود اینکه بسیاری از بانکهای مرکزی جهان ذخایر چشمگیری از طلا را در خزانههای خود نگهداری میکنند، دیگر هیچ کدام از این فلز گرانبها برای پشتوانه مستقیم پولهای کاغذی خود استفاده نمیکنند. این روند، نتیجه یک مسیر تاریخی پر فراز و نشیب است. ریشههای آن به اوایل قرن بیستم بازمیگردد. نقطه عطف این تحول، در سال 1900 و با تصویب «قانون استاندارد طلا» رقم خورد. این قانون، یک نرخ مبادله ثابت میان طلا و دلار آمریکا برقرار ساخت و به طور مستقیم، ارزش دلار را به پشتوانه طلا گره زد.
اما صحنه اصلی دگرگونیهای بزرگ، پس از جنگ جهانی دوم رقم خورد. در آن زمان فرانکلین روزولت رئیسجمهور وقت ایالات متحده، به همراه نخستوزیر بریتانیا به دنبال راههایی برای بازسازی و ساماندهی مالی جهان و جلوگیری از منازعات اقتصادی آینده بودند. حاصل این رایزنیهای سرنوشتساز منجر به امضای «توافقنامههای برتون وودز» شد.
یکی از بندهای کلیدی این توافق، موافقت کشورهای عضو برای لغو پشتوانه گمرکی یا طلای ارزهای ملیشان بود. در پی این تصمیم تاریخی، کشورها به تدریج نرخ ارز خود را به دلار آمریکا گره زدند. با این دگرگونی، دلار به تنها ارز معتبر در جهان تبدیل شد که همچنان از پشتوانه طلا برخوردار بود. برای مدیریت این نظام نوین و مقابله با چالشهای احتمالی، دو نهاد مالی بینالمللی قدرتمند یعنی «صندوق بینالمللی پول» IMF و «بانک بازسازی و توسعه» EBRD تأسیس شدند که از آن زمان تاکنون، نقش حیاتی در ثبات مالی جهانی ایفا کردهاند.
بر اساس این سیستم، ارزش دلار، 20.67 دلار در هر اونس طلا تعیین شد و بانک مرکزی ایالات متحده موظف بود این نرخ را حفظ کند. این بدان معنی است که مقدار طلای نگهداشته شده توسط فدرال رزرو تعیین میکند که چه مقدار پول چاپ شود و با کنترل عرضه پول بر فعالیت اقتصادی کشور تأثیر مستقیم میگذارد. زمانی که سیستم برتون وودز عملیاتی شد، ایالات متحده مسئولیت ثابت نگه داشتن قیمت دلار را بر عهده داشت و مجبور بود عرضه دلار را تنظیم کند.
در ابتدا سیستم برتون وودز طبق برنامه عمل میکرد. ژاپن و اروپا هنوز در حال بازسازی اقتصادهای پس از جنگ خود بودند و تقاضا برای کالاها و خدمات آمریکایی و دلار بالا بود. اما در دهه 1960، صادرات اروپا و ژاپن با صادرات ایالات متحده رقابتیتر شد. سهم ایالات متحده از تولید جهانی کاهش یافت و نیاز به دلار کاهشی شد. بدتر شدن تراز پرداختهای ایالات متحده، همراه با هزینههای نظامی و کمکهای خارجی، منجر به عرضه زیاد دلار در سراسر جهان شد. در همین حال، عرضه طلا تنها به میزان ناچیزی افزایش یافته بود. در نهایت، دلارهای نگهداری شده در خارج از کشور بیشتر از طلای ایالات متحده بود. این کشور در برابر هجوم به طلا آسیبپذیر بود و اعتماد به توانایی دولت ایالات متحده در انجام تعهدات خود از دست رفته بود، در نتیجه کل سیستم برتون وودز را تهدید میکرد.
دهه 1970 میلادی، با پدیدهای که بعدها به «تورم بزرگ» شهرت یافت، آغاز شد و سیاستگذاران در مواجهه با آن، به تدابیر ضد تورمی متوسل شدند. با این حال، رویکردهای اتخاذ شده در ابتدا اغلب کوتاهمدت و فاقد اثربخشی پایدار بودند. اما نقطه عطف این تحولات، با یک تصمیم تاریخی و بیسابقه در جهت بسته شدن پنجره طلا رقم خورد. این فرمان، به معنای پایان یافتن امکان مبادله دلارهای نگهداری شده توسط دولتهای خارجی با طلا بود. به این ترتیب، نظام پولی بینالمللی عملاً وارد فاز جدیدی شد و از یک سیستم با پشتوانه طلا، به نظامی بدون پشتوانه فیزیکی تغییر ماهیت داد.
در سال 1971، با لغو کامل سیستم استاندارد طلا و فروپاشی توافقنامههای برتون وودز، پیوند میان دلار و طلا برای همیشه گسسته شد. دلار آمریکا، از آن پس، به یک «ارز رایج» تبدیل گشت؛ به این معنا که ارزش خود را نه از یک کالای فیزیکی، بلکه از اعتبار و مقررات دولتی کسب میکرد. این ارز، به سرعت در بازارهای بینالمللی به گردش درآمد و به دلیل ثبات و قدرت اقتصادی ایالات متحده، توسط بسیاری از کشورهای جهان به عنوان «ارز ذخیره» مورد پذیرش قرار گرفت و نقشی محوری در اقتصاد جهانی ایفا کرد.
بررسی بیشتر: 6 عامل موثر بر رشد و نزول قیمت طلا
در دوره حاضر دلار تاثیر شگرفی بر ارزش طلا دارد مطابق برآوردهای صندوق بینالمللی پول در سال 2008 اعلام شد حدود 40 تا 50 درصد تغییرات قیمت طلا مربوط به دلار آمریکا بوده است و هر 1 درصد تغییر در ارزش خارجی مؤثر دلار آمریکا، به بیشتر از 1 درصد تغییر در قیمت طلا منجر میشود. اما این رابطه معکوس است. دلیل اصلی این رابطه معکوس این است که طلا در بازارهای جهانی عمدتاً بر اساس دلار آمریکا قیمتگذاری میشود. زمانی که ارزش دلار نسبت به سایر ارزها در بازار فارکس افزایش پیدا میکند، قیمت طلا که بر اساس دلار آمریکا محاسبه میشود، برای خریدارانی که از ارزهای دیگر استفاده میکنند گرانتر میشود. این امر منجر به کاهش تقاضا برای طلا در آن کشورها و در نتیجه کاهش قیمت طلا به دلار میشود. برعکس، زمانی که ارزش دلار آمریکا نسبت به سایر ارزهای خارجی کاهش مییابد، قیمت طلا نسبت به پول سایر کشورها ارزانتر میشود. این ارزانتر شدن باعث افزایش تقاضا برای خرید طلا و در نتیجه افزایش قیمت طلا به دلار آمریکا میشود. در واقع بخشی از این نوسانات در قیمت جهانی طلا، برای مهار تورم در آمریکا است.
امروزه ارزش طلا تا حدود زیادی به دلار وابسته است و بر خلاف روند جهانی که این دو با یکدیگر رابطه معکوسی دارند در ایران رابطه هم پایی دارند. بدین صورت که اغلب با افزایش دلار، افزایش طلا هم رقم می خورد و اغلب مردم بین انتخاب هر یک ازآنها قرار میگیرند؛ اغلب انتخاب طلا نسبت به دلار در ایران یک انتخابی با ریسک کمتر است، این اتفاق منجر به آن میشود تا طلا از جذابیت بیشتری به عنوان سرمایه گذاری در نظر گرفته شود.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت بازار طلا می باشد.