
سهم بالای صندوقهای اهرمی به معنای ارتباط قویتر بین نوسانات این صندوقها و کل بازار است. افت شدید ارزش صندوقهای بزرگ اهرمی میتواند به فشار فروش در کل بازار منجر شود.
به گزارش سایت بازار طلا، به نقل از دنیای اقتصاد، صندوقهای اهرمی یکی از ابزارهای جذاببازار سرمایهاست که میتواند در روندهای بزرگ بازار سودهای بزرگی را نصیب اهالی بورس کند. با این حال، طی چند ماه اخیر همزمان با تحولات سیاسی و افت بیش از 20درصدی شاخص اصلی بازار سهام، ریسکهای بزرگی متوجه این صندوقها شد. به عقیده برخی از فعالان و صاحبنظران بورسی، سهم صندوقهای اهرمی در بازار سهام بسیار بزرگتر از بازارهای توسعهیافته دنیاست. آمارها نشان میدهد، درحالی خالص ارزش داراییهای صندوقهای قابل معامله در بازار سهام ایران از مرز 140همت عبور کرده، که صندوقهای اهرمی با سهمی بیش از 40درصدی، دارایی به اندازه 58همت دارند. این نسبت در بازارهای دنیا، مانند آمریکا، کانادا و اروپا، حدود یک درصد یا کمتر از آن است. در بازارهای توسعهیافته، صندوقهای اهرمی بهدلیل ماهیت پرریسک، تنها بخش کوچکی از کل صنعت صندوقها را تشکیل میدهند. مقررات سختگیرانه، ابزارهای متنوع سرمایهگذاری و عمق بالای بازار، سبب شده سرمایهگذاران عمدتا به سمت صندوقهای کمریسکتر یا متنوعتر بروند. اما در ایران، ترکیب عوامل اقتصادی، محدودیت گزینههای سرمایهگذاری و تمایل بالای سرمایهگذاران به بازده سریع، باعث شده صندوقهای اهرمی رشد شتابانی داشته باشند. این موضوع زنگ خطر بزرگی را برای بورس تهران به صدا درآورده است.
ایران؛ دوست اهرم
در بازار ایران برخلاف بازارهای توسعهیافته دنیا، نوسانات بسیار بالایی وجود دارد. شتاب بالای تورم و عدم قطعیت در اقتصاد ایران، سبب شده است تا سرمایهگذاران به سمت بازدهیهای بالاتر برای کسب سود حقیقی به عبارتی دیگر سود فراتورمی بروند. بهخصوص آن که طی چند سال اخیر بازدهی بورس در مقیاس سالانه و ششماهه، کمتر از تورم مورد انتظار بوده و تنها صندوقهای اهرمی در مقاطعی خاص از بازار موفق شدند تا بهتر از تورم عمل کنند.
همچنین از آنجا که ابزارهای متنوع در بازار ایران برای سلیقههای مختلف سرمایهگذاری و معاملهگری وجود ندارد، تمرکز معاملهگران بر صندوقهای اهرمی است. عمق کم بازار مشتقه شاید متهم ردیف اول عدم تنوعپذیری ابزار در بازار ایران باشد. هرچند که صندوقهای اهرمی دارای قراردادهای اختیارمعامله هستند، اما تنها یک صندوق از 9صندوق اهرمی فعال در بازار، قراردادهای اختیار معامله فعال دارند. حتی ارزش کل معاملات اختیارمعامله و آتی سهام نیز درصد کمی از ارزش کل معاملات بازار را تشکیل میدهد.
علاوه بر این، نظارتها و محدودیتهای کم بر صندوقهای اهرمی و رشد و توسعه بیبرنامه صندوقهای اهرمی سبب شد تا این نوع از صندوقهای اهرمی با شتاب بالای بزرگ شوند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته قوانین مالیاتی و سختگیرانه، جلوی رشد یک نوع ابزار خاص مثل صندوقهای اهرمی را گرفته است. عدم آموزش و فرهنگ سرمایهگذاری اهرمی در بازار ایران سبب شده است تا برخی از سرمایهگذاران عادی که شاید سواد و دانش کافی استفاده از این صندوقها را نداشته باشند، در مواجهه با صندوقهای اهرمی شبیه به صندوقهای سهامی عمل کنند. این در حالی است که صندوقهای اهرمی به دلیل استفاده از واحدهای عادی برای ایجاد اهرم، هزینه بالایی را میپردازند و صرف نگهداری آنها در بازههای بلندمدت دردسرساز است.
زنگ خطر
سهم بالای صندوقهای اهرمی به معنای ارتباط قویتر بین نوسانات این صندوقها و کل بازار است. افت شدید ارزش صندوقهای بزرگ اهرمی میتواند به فشار فروش در کل بازار منجر شود. در دوران پس از جنگ شاهد آن بودیم، که صندوقهای اهرمی برای روانسازی معاملات و کاهش حبابهای خود، چارهای جز کوچککردن واحدهای اهرمی و اندازه صندوق نداشتند. از آنجایی که این صندوقها سهم بزرگی از کل بازار سهام را در مقایسه با کشورهای دیگر دارند، فشار مضاعف فروش را در تابلوی معاملات به نمایش گذاشتند.
به طوری که برخی از اهالی بازار با صف فروش صندوقهای اهرمی در سمت فروش قرار گرفتند. اگر سیاستگذاران بازار سرمایه با برنامه درست، در مسیر متناسبسازی صندوقهای اهرمی قرار نگیرند، نقدشوندگی این صندوقها به خطر خواهد افتاد. اتفاقی که منجر به از دسترفتن اعتماد به ابزارهای جدید در بازار سهام خواهد شد. تحولاتی که چندی پیش در بازار مشتقه با تصمیمات خلق الساعه شاهد بودیم و جلوی تعمیق بیشتربازار گرفته شد. سیاستگذاران طی چند سال اخیر در حالی مجوز صندوقهای اهرمی را یکی پس از دیگری صادر کرده که ارزش دلاری بازار سهام روزبهروز در حال کاهش بوده و قدرت کنترل بازار به دست چند صندوق خاص افتاده است.
راهکار چیست؟
سهم 40درصدی صندوقهای اهرمی از کل ارزش صندوقهای سرمایهگذاری در ایران، از یک سو نشانه بلوغ نسبی بازار در پذیرش ابزارهای نوین مالی است و از سوی دیگر، هشداری جدی درباره ریسکهای سیستماتیک بالقوه به شمار میرود. تجربه جهانی نشان میدهد مدیریت دقیق اهرم، توسعه ابزارهای متنوع پوشش ریسک، و آموزش سرمایهگذاران میتواند مانع از تبدیل این فرصت به تهدید شود. در نهایت راهکار اصلی عبور از این شرایط علاوه بر تغییر رویکرد سیاستگذاران، میتواند کنترل تورم و هموارسازی دستاندازهای اقتصادی در سطح کلان باشد تا با مدیریت نوسانات غیراستاندارد در بازار سهام ایران، بهرهبردن از ابزارهای جدید نیز در شرایطی منطقی صورت پذیرد.
منبع : دنیای اقتصاد