
تورم داخلی آمریکا در بازار جهانی طلا، التهاب هایی را ایجاد میکند، که می تواند منجر به گرم شدن بازار طلا گردد. اما خرید طلا همیشه در دوران تورم، سرمایه گذاری مطلوبی نیست؛ چرا که عوامل دیگری هم در تعیین قیمت دخیل هستند.
مقدمه
طلا به عنوان یکی از ابزارهای برجسته سرمایهگذاری، همواره پناهگاهی مطمئن برای حفظ ارزش داراییها تلقی میشود. با این حال، پرسش اساسی این است که آیا طلا در تمامی مقاطع زمانی، از جمله دوران تورم، گزینه سرمایهگذاری مناسبی به شمار میرود؟ درک صحیح ارتباط میان تورم و طلا، مستلزم شناخت دقیق مفهوم تورم و بررسی نوسانات قیمت طلای جهانی این فلز گرانبها از سوی آمریکا است.
تورم چیست و چه عاملهایی باعث ایجاد آن میشوند؟
تورم در اقتصاد، پدیدهای است که با افزایش مداوم سطح عمومی قیمتها و کاهش ارزش پول ملی تعریف میشود. این وضعیت به تضعیف قدرت خرید مردم انجامیده و پیامدهای منفی متعددی، نظیر افزایش قیمت کالاها و رشد هزینهها را در پی دارد. ضروری است عوامل مؤثر بر بروز تورم شناسایی شوند. عوامل ششگانهای در این باره مورد بررسی قرار گرفتهاند، که در ادامه به صورت موردی به آنها خواهیم پرداخت:
- افزایش دستمزدها
- رشد نقدینگی
- سیاستهای نرخ بهره
- انتظار تورمی
- کسر بودجه
- افزایش قیمت کالاهای واردات
- تاثیر تورم بر تقاضای طلا
طلا به دلیل حساسیت به نرخ بهره و نقش محافظ در برابر بیثباتیهای اقتصادی، به عنوان ابزاری برای محافظت از سرمایه در برابر تورم شناخته میشود. جذابیت طلا، هم برای سرمایهگذاران به عنوان ابزار پسانداز بلندمدت و هم برای مصرفکنندگان به عنوان زینت و نماد ثروت، منحصربهفرد است. این فلز همچنین از نقدشوندهترین داراییها محسوب میشود، چرا که ثبات قیمتی آن در مقایسه با سهام و ارزهای دیجیتال، اطمینانبخش است.
بنابراین در دوران بحرانهای اقتصادی و ایجاد معضلات تورمی، طلا یک تکیه گاه مطمئنی است. رابطه این دو با یکدیگر به دو حالت ممکن در نظر گرفته میشوند. افزایش و کاهش تورم بر افزایش یا کاهش تقاضا نسبت به طلا اهمیت دارد. افزایش تورم یا انتظارات تورمی، علاقه سرمایهگذاران به خرید طلا را افزایش میدهد و بنابراین قیمت آن را بالا میبرد. در مقابل، کاهش تورم یا افت انتظارات تورمی برعکس عمل میکند. طلا به نرخ بهره واقعی حساس است. با توجه به اینکه طلا یک دارایی بادوام و بازدهی نسبتاً پایداری دارد، انتظار میرود قیمت آن رابطه معکوس با نرخ بهره واقعی داشته باشد. افزایش نرخهای واقعی مورد انتظار در صورت ثابت بودن سایر عوامل باید قیمت طلا را کاهش دهد.
بیشتر بخوانید: رابطه تورم با قیمت طلا چیست؟ چرا طلا دارایی ضد تورمی است؟
نرخ بهره به عنوان یکی از عوامل کلیدی مؤثر بر تورم در جوامع، میتواند منجر به افزایش یا کاهش تقاضا برای طلا گردد. با افزایش نرخ بهره جذابیت سرمایهگذاری در اوراق قرضه و سپردههای بانکی به دلیل سود دورهای بالاتر افزایش یافته و در نتیجه جذابیت طلا که فاقد سود دورهای است برای سرمایهگذاران کاهش مییابد. در مقابل، نرخ بهره منفی یا کاهش اوراق قرضه، هزینه فرصت نگهداری داراییهای بدون بازدهی چون طلا را کاهش داده و نقش آن را به عنوان تثبیتکننده سبد سرمایه گذاری برجستهتر میسازد.
نگرانیها در خصوص کاهش ارزش پول ملی با افزایش بدهی دولتها تشدید شده و سرمایهگذاران را به سمت داراییهای فیزیکی سوق داده است. کاهش اعتماد به توانایی دولتها در بازپرداخت بدهیها سرمایهگذاران را به سمت داراییهای خارج از کنترل دولت هدایت کرده است. همچنین، نگرانی از حباب دارایی در بازارهای سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات، جذابیت طلا را به عنوان یک دارایی افزایش داده است.
تأثیر تورم آمریکا بر قمیت جهانی طلا
تأثیر تورم آمریکا بر قیمت جهانی طلا از زمان شناورسازی نرخ ارز در سال 1971، متأثر از عوامل متعددی بهویژه سیاستهای اقتصادی ایالات متحده به عنوان قدرت اقتصادی غالب شکل گرفته است. تورم آمریکا یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر روند قیمت جهانی طلا محسوب میشود. افزایش نرخ بهره، به عنوان یکی از ابزارهای کنترل تورم در آمریکا، سرمایهگذاری در اوراق قرضه و سپردههای بانکی را جذابتر کرده و ممکن است تقاضا برای طلا را کاهش دهد. با این حال، اگر تورم از افزایش نرخ بهره پیشی بگیرد طلا همچنان به عنوان سرمایهگذاری امن اولویت خواهد داشت.
نمودار تاثیر تورم بر قیمت طلا
ایالات متحده در دورههای مختلف از طریق سیاستهای تعرفهای و کاهش نرخ بهره بر تورم داخلی و در نتیجه قیمت جهانی طلا تأثیر گذاشته است. به عنوان مثال، در دوره ژانویه 1971 تا دسامبر 2008، در هفت دوره از کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، طلا در پنج دوره شاهد افزایش قیمت بود. همچنین در سال 2001 طلا 3.6 درصد افزایش یافت؛ 12 ماه پس از توقف افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو. این روند صعودی در سال 2007 با افزایشی 7 درصدی تنها یک ماه پس از گذار، نرخ بهره ادامه یافت. ترکیدن حباب مسکن در آمریکا و افزایش تقاضا برای داراییهای امن مانند طلا، از دلایل اصلی افزایش قیمت طلا در بازه 2001 تا 2007 بود. در مقابل، کاهش حدود 400 واحد پایهای نرخ بهره واقعی بین سالهای 2001 تا 2012، با افزایش بیش از پنج برابری قیمت واقعی طلا همراه بود. بیان این موارد حکایت از آن دارد که نرخ بهره، تورم و طلا ارتباطات پیوستهای با یکدیگر دارند.
مطالعه بیشتر: طلای جهانی در کانون قدرت:نقش آمریکا در تعیین سرنوشت قیمت ها
آیا خرید طلا در دوران تورمی همیشه بهترین گزینه است؟
تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در طلا در دوران تورم نیازمند سنجش دقیق عوامل مختلف است. به عنوان مثال، افزایش تعرفهها میتواند شوک قیمتی و تورم کاذب ایجاد کند که متعاقباً منجر به کاهش قیمت طلا گردد. بنابراین بررسی سناریوهای گوناگون ضروری است. سه حالت کلیدی به شرح زیر قابل بررسی است:
1. کاهش نرخ بهره: در این شرایط احتمال افزایش قیمت طلا در آینده نزدیک وجود دارد و سرمایهگذاران میتوانند نسبت به خرید طلا اقدام نمایند.
2. افزایش نرخ بهره: در صورت افزایش نرخ بهره احتمال کاهش قیمت طلا در کوتاهمدت افزایش مییابد و سرمایهگذاری در طلا توصیه نمیشود.
3. افزایش آهسته نرخ بهره: در این حالت بازار طلا با نوسانات قابل توجهی روبرو خواهد شد و سرمایهگذاران میتوانند با احتیاط اقدام به سرمایهگذاری کنند.
خرید طلا در دوران تورم، اگرچه عموماً به عنوان راهکاری امن برای حفظ ارزش داراییها تلقی میشود، اما همواره استراتژی ایدهآلی نیست. قیمت طلا در کوتاهمدت میتواند تحت تأثیر عواملی غیر از تورم، نظیر تحولات سیاسی یا بحرانهای جهانی، نوسانات شدیدی را تجربه کند.
عملکرد طلا در زمان تورم مطلوب است، اما عواملی چون نرخ بهره، ارزش دلار و تقاضای جهانی نیز بر قیمت آن تأثیرگذارند. از این رو رابطه طلا و تورم خطی و کاملاً قابل پیشبینی نیست. اعتماد سرمایهگذاران به طلا ریشه در سابقه طولانی آن در حفظ ارزش و مقاومت در برابر تورم دارد. با این حال درک جامع شرایط اقتصادی برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری درست، امری حیاتی است.